از هر دریچه ای که می نگرم حرف همان حرف های قدیمی ست ! عده ای راهی را می روند که هموار است نه اینکه خودشان تلاشی کرده باشند نه راهی را می روند که به ارث برده اند ! و عده ای گره کوری را به ارث می برند که به سختی می توان بازش کرد ! در این میان همیشه کسی هم هست که استثناء باشد کسی که نای باز کردن هیچ گره ای را ندارد کسی که مجبور به بُریدن است اما با تمام اینها زندگی ارزش زنده ماندن را دارد . . . ...
زندگی همین استــ هر خاطرهـ غروبی دارد و هر غروبی خاطرهـ ای و ما جایی بین امیــد و انتظار چشمــ میکشیمــ تا روزگارمانـــ بگـــذرد گاهی همـــ فرقــ نمی کند چگونهـ فقــط بگـــــذرد ... ...
همه چیز با یه جواب شروع میشه یه خوبی که بدی جواب داده میشه کم کم جوابا بیشتر و بیشتر میشه تا جایی که بدی جای خوبی رو می گیره و خوب بودن به تدریج فراموش میشه بدی میشه ارزش میشه هنجار میشه زرنگی میشه کیاست و بدها در مرکز توجه . . . اون وقته که باید فاتحه جامعه رو خوند جامعه ای که دهن آدماش بوی دروغ و تعفن میده . . . ...