عضو جدید خانواده
یک هفته ازتولد رامیسا
تواین مدت روزبه نمیتونست زیاد بیاد پیش من و هروقت که ازخواب بیدارشد و من بودم بیاد کنارم بخوابه
اومد تو اتاق من زیاد روبراه نبودم زایمان سختی نداشتم اما بعد زایمانم به شدت درد داشتم
ی نگاه به من کرد و گفت :
[مامان دوست دارم همه اینا ی خواب باشه
بیدارشم ببینم همه چی مثل قبله و نه توحامله ای و نه این بچه هست]
نمیدونستم باید چیکارکنم بهش گفتم که روزهای خوبی رو کنارهم قراره داشته باشیم و بغلش کردم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی