سردرگمی
صبح که اومدم سر کار بابای روزی زنگ زد گفت که روزبه تب داره و بیرون روی
دیشب دوتایی رفته بودیم پارک ، حس کردم داره توی مای بیبیش اذیت میشه با اینکه تمیز بود . وقتی تو خونه چک کردم دیدم پسرم پاهاش تمامن سوخته ، خیلی عصبی شدم
چون توی مهد این اتفاق واسش افتاده بود .
اینم از امروز صبح
دنبال ی دکتر خوب میگردم
کسی ی دکتر خوب سراغ داره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی